کد مطلب:315879 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:163

شخص غافل را از غفلت به درآورد
در كتاب دارالسلام نوشته است: یكی از شاگردان آقا سید علی طباطبایی صاحب كتاب ریاض المسایل گفت: در عالم خواب دیدم مادرم از ایران به كربلای معلی آمده و از همراهان خود نزد پسرش شكایت كرد كه: در میان راه بینی مرا شكستند. بعد از این خواب جنازه مادر را از تهران آوردند كه در كربلا دفن نمایند و او در راه زیارت فوت شده بود، آن طلبه دید كه بینی مادرش شكسته از همراهان سبب را پرسید، گفتند: تابوت او از اسب به زمین افتاده است. پس او را در حرم سیدالشهداء علیه السلام طواف داد و جنازه را به حرم اباالفضل علیه السلام برد و در آنجا به حضرت عباس علیه السلام عرض كرد: نماز مادرم صحیح نبود شفاعت بفرمایید كه او را عذاب ننمایند، من ضامنم كه پنجاه سال عبادت او را بدهم كه به نیابت از او انجام دهند. این را به حضرت اباالفضل علیه السلام عرض كرد و غفلت نمود كه به وعده وفا كند.

بعد از مدتی در خواب دید كه مادر او را به درختی آویخته اند و می زنند. به او گفتند: اباالفضل علیه السلام حكم فرموده او را بزنند. گفت: به چه دلیل؟ گفتند: فلان مبلغ را بده تا او را نزنیم. وقتی از خواب بیدار شد، حساب نمود مبلغی كه با آن پنجاه سال عبادت را به نیابت انجام می دادند اندازه همان مبلغی بود كه در خواب از او تقاضا كرده بودند تا مادرش را آزاد سازند پس آن مبلغ را نزد مرحوم صاحب ریاض برد كه برای عبادت مادر اجیر بگیرد. [1] .


[1] همان، ص 241 و 242.